شهیدان را به خاک نه، به یاد بسپاریم

16 فروردین 1393 توسط مدرسه حضرت زینب کبری سلام الله علیها ارومیه

« زندگينامه  شهید آوینی»

سال 1326 بود که پا بر خاکدان هستي نهاد و در کوچه پس کوچه‌هاي خاکي حرم حضرت عبدالعظيم بزرگ شد، اما هنوز مدت کوتاهي نگذشته بود که به دليل شغل پدر به شهرهاي زنجان، کرمان و تهران رفت. سفر او را پخته‌تر کرد. خيلي زود لطافت روحش نمايان شد و او با سرودن شعر، نوشتن داستان و مقاله اين جوش و خروش را به صفحه کاغذ سپرد. بعضي اوقات نيز نقاشي مي‌کشيد، تا رازهاي درونش را برملا کند. دوره‌ي دبيرستان را که به پايان رساند در رشته معماري دانشکده هنرهاي زيبا دانشگاه تهران پذيرفته شد و آن‌جا پلي شد تا سيدمرتضي بتواند آن‌چه را که دوست دارد بياموزد. تا پايان دوره کارشناسي ارشد درس خواند اما بعدها گفت: “حقير داراي فوق‌ليسانس معماري از دانشکده هنرهاي زيبا هستم اما کاري را که اکنون انجام مي‌دهم نبايد به تحصيلاتم مربوط دانست. حقير هر چه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است، بنده با يقين کامل مي‌گويم که تخصص حقيقي در سايه تعهد اسلامي به دست مي‌آيد ولاغير…” قبل از پيروزي انقلاب با سينما آشنا بود اما فقط در حوزه ادبيات فعاليت داشت، اما حضور امام (ره) و تحولات عظيم انقلاب او را نيز متحول ساخت تا آن‌جا که تمام نوشته‌هايش را در چند گوني ريخت و سوزاند. اين‌جا بود که تصميم گرفت ديگر چيزي از حديث نفس ننويسد و خود را در عشق به الله فاني سازد. سال 1357 تجربه‌اي تازه را از زندگي آغاز کرد و با مريم اميني همراه و همسفر شد. سال بعد (1358) در جهادسازندگي به فعاليت پرداخت، به روستاها رفت تا به قول خودش براي خدا بيل بزند. اما يک‌باره تصميم گرفت تا زندگي هموطنانش را به تصوير بکشد و اين گونه مظلوميت اين ملت را به جهانيان نشان دهد. او از غائله گنبد، سيل خوزستان، ظلم خوانين (مستند خان گزيده‌ها) و غائله خسرو و ناصر قشقائي فيلم‌برداري کرد. پس از آن نيز در جبهه‌هاي نبرد حاضر شد از خرمشهر که هنوز سقوط نکرده بود شروع کرد و بعد مجموعه حقيقت را در آبادان ساخت. سيدمرتضي همزمان با ساخت مستندهاي جنگي از فعاليت‌هاي مطبوعاتي نيز غافل نشد. اواخر سال 1362 مقالاتي براي ماهنامه “اعتصام” ارگان انجمن اسلامي نوشت و انديشه‌هايش را در حوزه سياسي، اعتقادي به روي صفحه کاغذ آورد و تا سال 1365 آنچه را که در دل و ذهن داشت در نشريات مختلف به رشته تحرير درآورد. بعد از پيروزي رزمندگان در عمليات والفجر 8 و فتح فاو مجموعه زيباي روايت فتح کار خود را آغاز کرد و تا پايان جنگ به صورت منظم از تلويزيون پخش شد. مرتضي آويني که بيش از 70 برنامه از دلاوري رزمندگان با اين نام ساخت در مصاحبه‌اي عنوان کرد: «انگيزه دروني هنرمنداني که در واحد تلويزيوني جهادسازندگي جمع آمده بودند و آن‌ها را به جبهه‌هاي دفاع مقدس مي‌کشاند نه وظايف و تعهد اداري- کارمندي نمي‌توانست در اين عرصه منشاء فعل و اثر باشد. گروه‌هاي فيلم‌برداري ما با همان انگيزه‌هايي که رزم‌آوران را به جبهه کشانده بود، کار مي‌کردند… مي‌دانيد زنده‌ترين روزهاي زندگي يک مرد آن روزهايي است که در مبارزه مي‌گذراند و زندگي در تقابل با مرگ است که خودش را نشان مي‌دهد. او در ماه محرم سال 1366 نگارش کتاب فتح خون را آغاز کرد، سال 1367 يک ترم در مجتمع دانشگاهي هنر تدريس کرد ولي چون مفاد مورد نظرش براي تدريس با طرح درس‌هاي دانشگاهي هم‌خواني نداشت از ادامه تدريس صرف ‌نظر کرد. اما مجموعه مباحثي که براي تدريس فراهم شده بود با سبط و شرح و تفسير بيش‌تر در مقاله بلندي به نام “تأملاتي در ماهيت سينما” که در فصل‌نامه فارابي به چاپ رسيد و بعد ادامه بحث را در سال 1368 در ماهنامه سوره منتشر کرد. سال 1368 تا 1372 دوران اوج فعاليت مطبوعاتي آويني است. آثار او در طي اين دوره نيز موضوعات بسيار متنوعي را شامل مي‌شود. اواخر سال 1370 مؤسسه فرهنگي “روايت فتح” به فرمان مقام معظم رهبري تأسيس شد تا به کار فيلم‌سازي مستند و سينمايي درباره دفاع مقدس بپردازد و تهيه مجموعه روايت فتح را که بعد از پذيرش قطع‌نامه رها شده بود، ادامه دهد. او نيز طي مدتي کمتر از يک سال کار تهيه 6 برنامه از مجموعه 10 قسمتي شهري در آسمان را به پايان رساند. پس از آن نيز در مناطق عملياتي حضور يافت تا بار ديگر حماسه مردان دلير عصر خميني کبير (ره) را يادآوري نمايد. سيدمرتضي آويني سرانجام مزد سال‌ها تلاشش را براي ثبت مظلوميت سربازان اسلام در روز بيستم فروردين ماه سال 1372 در قتلگاه فکه گرفت و در روز جمعه به آسمان بيکران شهادت بال گشود.

 نظر دهید »

ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها

17 اسفند 1392 توسط مدرسه حضرت زینب کبری سلام الله علیها ارومیه

 

بسم رب الشهداء والصدیقین

 

کربلا شهریست ای دل ،شهریارش زینب است

اعتبارش ازحسین واقتدارش زینب است

نام زیبای حسین حک گشته در دیوان دل

دل که شد بیت الحسین ،نقش ونگارش زینب است

شیعه دارد در دلش یکتا کتاب قیمتی

ناشرش باشد حسین ، آموزگارش زینب است.

 نظر دهید »
15 اسفند 1392 توسط مدرسه حضرت زینب کبری سلام الله علیها ارومیه

طلیعه وبلاگ

سپاس وستایش خداوندی را که نورعظمتش از افق اندیشه بشر پرتو افکنده و شکوه عزت و جلالش ملک وملکوت آفرینش رافراگرفته است.آن پروردگاری که انسان را آفرید واورا اشرف مخلوقات نامید و هدایتش را به دست رسولانی شایسته سپرد. انسان را مرهون لطف بیکران خویش نمود واز اسارت نفس بیرون آورد و به او قدرت تعقل بخشید تا با انتخاب راه وروش مستقیمم وآئین الهی وپرتوگیری از انوار درخشان پیشوایان الهی رنگ خدایی گیرد وپیوسته با معبود خویش ودر عشق بیکرانه اش محو شود.

سپاس خدایی را سزد که روحش را درانسان دمید واورا خلیفه خویش گردانید ورهبریش را به دست هادیان نور ورسالت پیشگان حق وحقیقت قرارداد. به راستی کیستند این مشعلهای فروزان هدایت واین انوار پرفروغ ولایت ؟ آیاازنوع بشرند وباهمین جسم خاکی یا نه دمنده روح حیاتند درکالبد آفرینش ؟!

 

«السلام علیکم یا اهل بیت النبوة وموضع الرسالة ومختلف الملائکة ومهبط الوحی ومعدن الرحمة وخزّان العلم ومنتهی الحلم …»

مرغ باغ ملکوتم نیم ازعالم خاک

چندروزی قفسی ساخته اند ازبدنم

من ملک بودم وفردوس برین جایم بود

آدم آورد دراین دیر خراب آبادم  

 2 نظر
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • ...
  • 7
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12

روز شمارفاطمیه

روزشمار فاطمیه
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس