دوست خدا بودن سخت نیست ...
13 بهمن 1393 توسط مدرسه حضرت زینب کبری سلام الله علیها ارومیه
دوست خدا بودن سخت نیست …
پیرمردی هر روز تو محله می دید پسرکی با کفش های پاره و یا با پای برهنه با توپ پلاستیکی فوتبال بازی می کند .
روزی رفت کتانی نو خرید و اومد و به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش .
پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید ؟
پیرمرد لبش را گزید و گفت نه!
پسرک گفت: پس دوست خدایی؛ چون من دیشب فقط به خدا گفتم: کفش ندارم..