تقدیم به بی بی سه ساله
عمه با سمت چپ صورت من حرف نزن
سیلی زجر گرفته شنوایی مرا
عمه جان موی سرم سوخته است
نگذاری که ببيند پدرم اين همه زخم مرا
عمه جان درد رقيه که يکی ، چند نيست
عمه جان اين سر در طشت ، پدر من نيست
لب دندان پدر بود سفيد و قرمز
ليک حالا نه لبی و نه ز دندان اثری هيچ نيست
عمه جان پای مرا خوب نگاهش انداز
خار ها رفته ميان ترک آبله ها ……